فیلم کمدی

فیلم کمدی - مرجع فیلم سریال کمدی

فیلم کمدی

فیلم کمدی - مرجع فیلم سریال کمدی

  • ۰
  • ۰

هوش مصنوعی به حرفه شما نیز خواهد آمد. این توسط آتش نشانان توییتر نوشته و فریاد می شود که به نظر می رسد از اتوماسیون ثابت و فزاینده معیشت دیگران لذت می برند و قلب آنها خنک است. اما راستش را بخواهید هوش مصنوعی احتمالاً جای بسیاری از مشاغل را خواهد گرفت و قبلاً جای صندوقدار سوپرمارکت ها را گرفته است و روزی می رسد که هوش مصنوعی در خانه ما را خواهد زد و ما را جستجو می کند اما تا آن زمان. آیا می‌توانیم وانمود نکنیم که در فیلمسازی هم شانس موفقیت دارد؟

مطمئناً رایانه ها قادر به ایجاد مناظر بصری شگفت انگیز هستند. فقط به هزارتوهای خارق‌العاده‌ای فکر کنید که سال‌ها پیش در اوایل دهه 2000 روی محافظ‌های صفحه‌نمایش ویندوز می‌دیدیم، اما چیزهای بیشتری برای خلق یک اثر سینمایی وجود دارد، و ما فقط از زیبایی‌شناسی کار خیره نمی‌شویم. خیره شدن به آن محافظ‌های صفحه، زمانی که دهانمان از دیدن چنین چیزهایی مانند کودکان باز می‌ماند، واقعاً فقط یک محرک برای چشمان ما بود، بدون هیچ چیز زیر جز یک لرزش غیرقابل درک صفر و یک.

با این حال، احمقانه است که با کامپیوترها و هوش مصنوعی که از آغاز هزاره جدید به طور تصاعدی رشد کرده و هوشمندتر شده اند، پیشرفت های این حوزه را در نظر نگیریم. چنین فناوری‌هایی می‌توانند حجم عظیمی از اطلاعات را ذخیره کنند و به آن‌ها اجازه ایجاد مناظر باشکوه، مدل‌های واقعی انسان و بسیاری موارد دیگر را می‌دهند، که باعث می‌شود فیلم‌سازانی مانند جو روسو، کارگردان فیلم «انتقام‌جویان» مارول، پیش‌بینی کند که در دو سال آینده، هوش مصنوعی بتواند فیلم هایی بسازد که با سایر آثار سینمایی قابل رقابت باشد.

این نشخوار فکری های معاصر باعث شده است که عده ای تصور کنند سینما نفرین شده است و تصور کنند که فیلمنامه نویسان، تدوینگران، متخصصان نور و طراحان صحنه باید چمدان های خود را ببندند و به دنبال کار جدید برای خود باشند. محصولات بی‌شماری مبتنی بر هوش مصنوعی از همین رویه پیروی کرده‌اند، با افرادی که نرم‌افزار را مجبور به نوشتن سناریوهای بی‌شماری فیلم خارق‌العاده کرده‌اند، و یک کاربر اینترنتی حتی یک تریلر جعلی از جنگ ستارگان ساخته است که توسط وس اندرسون کارگردانی می‌شد. در اینترنت منتشر شده است.

هوش مصنوعی با تمرکز تنها بر روی لایه بالایی، خود را به خوبی به نماد یک فیلم وس اندرسون مانند سرزمین طلوع ماه در سال 2012 می رساند و ویژگی های برجسته خود را به وضوح نشان می دهد که شامل تصاویر متقارن، رنگ های پاستلی، طنز دیوانه کننده و حتی می شود. راوی که بسیار شبیه باب بالابان است، اشاره کرد، اما هنوز هر دانشجوی سینما که نیمه و نیم فیلم وس اندرسون را تماشا کرده است. بله، او می تواند چنین ویژگی هایی را بشناسد، اما مدت زیادی طول می کشد تا نیت پشت آن سبک منحصر به فرد سینمایی و حتی بیشتر، صمیمیت عاطفی را که سعی می کند با فیلمنامه هایش منتقل کند، درک کند.

هوش مصنوعی به طرز شگفت آوری در رونویسی و بازآفرینی سبک های بصری خاص یک فیلمساز موثر است که آن را به ابزاری کارآمد در کمک به خلق فیلم های پرفروش پوچ و بی معنی تبدیل می کند، اما عملاً در کمک به کار یک فیلمساز مستقل چندان مؤثر نیست. این ابزار که اساساً فقط برای نمایش جلوه های بصری کاربرد دارد، هیچ فرآیند و ابزاری برای درک درست اهمیت مفاهیم و فرآیندهایی مانند میزانسن، نورپردازی، دکوپاژ و کارگردانی در خود ندارد و بسیار بعید است. که حتی یک قدم برای خلق یک شاهکار لازم است. سینما نزدیک است.

این دانش عوامل حرفه‌ای فعال در صنعت سینماست که به آن مفاهیم مفاهیم ذکر شده را می‌دهند، درست مانند فیلمنامه‌نویس و کارگردان که هدف داستان پشت پرده را به آن می‌دهند. بدون آن نیت انسانی، ما می‌توانیم به تماشای تصاویر لوله‌های تودرتو در محافظ صفحه ویندوز بنشینیم، در حالی که الکسا از طرف دیگر داستانی را بر اساس الگوریتم‌ها و کدها برای ما می‌خواند، یا بهتر است بگوییم، برایمان می‌خواند.

هنرمند به هنرش معنا می بخشد، اما وقتی پشت کارش نه چهره، نه شخصیت و نه نیتی وجود دارد، چیزی برای سرگرمی مخاطب نیست جز دست های کامپیوتری بدی که شبیه مشتی اسپاگتی پخته شده است. و چهره هایی که مستقیم از دره فانتوم می آیند و مثل ژله بژ می لرزند.

  • ۰۳/۱۰/۱۹
  • mostafa ahmadi

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی